با دوستم رفتیم لب زاینده رود میگه این مرغابیا پرواز کردن اومدن اینجا ؟ پـَـ نـَـ پـَـ نذر داشتن با پای پیاده اومدن اصفهان
یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم
دراز کشیده بودم لب استخر ... دوستم میگه آفتاب می گیری؟
پَ نه پَ با خورشید مسابقه گذاشتیم، هر کی دیرتر بخنده برندس !
رفتم درمونگاه , منشيه ميگه : مريض شماييد؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من ميکروبم ,اومدم خودمو معرفي کنم!
رفيقم ميگه واي يعني اين امتحانو ميديمو ميريم که ميريم . . .
ميگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ واميستيم، يه آبو جارو هم ميکنيم کف سالن رو، گناه دارن
سگمو بردم دامپزشکي ميگه آوردي معاينش کنم؟؟ميگم پـَـــ نــه پـَـــ اومديم واسه امر خير سگم عاشق سگتون شده اومديم تا سگمونو به غلامي قبول کنيد
رفتيم پايگاه انتقال خون ميگه شمام اومدين خون بدين؟ پـــ نه پــ ما پشه ايم اومديم مهموني...!!!
رفتم پرنده فروشي ميگم آقــا قناريهاي نر و مادتون کدومان ؟ ميگه ميخواي بخري ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ مامور منکراتم اومدم ببينم قفسشون يه وقت مختلط نباشه..!
رفتم آلبالو بخرم... یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟ پ نه پ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم!!!
دختره سه دهه و نیم از زندگیش میگذره تازه میپرسه وقتشه ازدواج کنم ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ برو یه دستگاه کوزه در ابعاد و اندازه ی هیات و هیکل خودت سفارش بده تا به اتفاق سیر و پیاز و بادمجون و گیلاس و لبو در ردیف مجموعه ترشی های منزل قرار بگیری !